سعدی
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی | که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی | |
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد | دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی | |
چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن | تو چو روی باز کردی در ماجرا ببستی | |
نظری به دوستان کن که هزار بار از آن به | که تحیتی نویسی و هدیتی فرستی | |
دل دردمند ما را که اسیر توست یارا | به وصال مرهمی نه چو به انتظار خستی | |
نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هیجا۱ | تو که قلب دوستان را به مفارقت۲ شکستی | |
برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را | تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی | |
دل هوشمند باید که به دلبری سپاری | که چو قبله ایت باشد به از آن که خود پرستی | |
چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد | چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی | |
گله از فراق یاران و جفای روزگاران | نه طریق توست سعدی کم خویش گیر و رستی |
مصلح الدین یا مشرف الدین یا عبدالله متخلص به شیخ سعدی در سالهای سده ی هفتم هجری در شیراز متولد شد و و در سال های بین ششصد و نود و یک و ششصد و نود چهار در گذشته است3.وی از شاعران معروف سبک عراقی است و در این امر از همردیفان مولوی و حافظ محسوب می شود.عامه مردم او را بیشتر از باب نصایح و پندار می شناسند تا از باب غزلیات عاشقانه اما به واقع شیخ سعدی خدواندگار غزلیات عاشقانه ایرانیان است و کس یارای رقابت با وی را ندارد.لذا از این باب شعر فوق را ذکر کرده تا به نمونه ای بارز از این گونه لذت ببرید.
اما به هر حال سعدی به دلیل خبیثات در دوره خود به هزالی و شاهد بازی نیز معروف بوده است4.که صحبت در این باب را به تفضیل از باب تشخیص مصلحت وبلاگ سانسور کرده و برای علاقمندان به روجوع به کتاب ممنوع الچاپ شاهدبازی در ادبیات فارسی نوشته استاد گرامی سیروس شمیسا توصیه می کنم و به نقل داستانی از عبید زاکانی معاصر حافظ بسنده می نمایم:
"مولانا قطب الدین شیرازی به راهی می گذشت.شیخ سعدی را دید که شاشه کرده و ایر در دیوار می مالید تا استبرا کند.گفت ای شیخ چرا دیوار مردم را سوراخ می کنی.گفت قطب الدین ایمن باش بدان سختی نیست که دیده ای"
----------------------
پانوشت:
1-هیجا=جنگ
2-بمفارقت=از روی دوستی و رفاقت
3-نقل از پیش گفتار محمد علی فروغی بر کلیات سعدی
4-از کتاب شاهد بازی در ادبیات فارسی/سیروس شمیسا/انتشارات فردوس 81
به نکته نویی در مورد سعدی اشاره کردی که من تا به حال چیزی در این مورد نشنیده بودم
واقعن که عالیه سعید جان .... مرسی
سلام عزیز..مرسی بهم سر میزنی...مثل همیشه...چیزای تازه...سرخوش باشی
خسته نباشی....
مرسی
سلام سیب گاز زده. دارم فکر میکنم چقدر باید جادویی باشد سیب گاز زده ای که تمام نشود. همچنان آبدار و معطر بماند. چه وبلاگ های تو در تو و خواندنی ای داری دوست. از آشنایی با وبلاگت خوشحالم و ممنون که سر زدی
آه....فراق یار..
اشعار عاشقانه سعدی بی نظیرن بخون:
ای که از کلک هنر نقش دلانگیز خدایی
حیف باشد مه من کاین همه از مهر جدایی
گفته بودم جگرم خون نکنی باز کجائی
من ندانستم از اول که تو بیمهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپائی
مدعی طعنه زند در غم عشق تو زیادم
وین نداند که من از بهر غم عشق تو زادم
نغمهی بلبل شیراز نرفتست ز یادم
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
راستی من به روزم خوشحال میشم سر بزنی
سلام جالب بود. خیلی وقته از سعدی دور شدم.
ممنون از لینکت. منبع کل اون نوشته ها در مورد گروه شعوبیه از تاریخ تبری هست ولی چون من چکیده ای از کل مطلب رو نوشتم از آوردن شماره صفحه معذورم. البته در تاریخ های دیگه هم از گروه شعوبیه زیاد نوشته شده
واقعن که عالیه سعید جان
http://www.harmonytalk.com/archives/000618.html
http://www.harmonytalk.com/archives/000667.html
http://www.harmonytalk.com/archives/000124.html
سلام .
لطف کردید که به من سر زدید .از این که خوشتون اومد خوشحالم .امیدوارم از سراغاز خونده باشید .که در ارشیو اذر ماه است .اگر دوباره ببینمتان خوشحال میشوم .وبلاگ شما بسیار جامع ودر برگیرنده مطالب زیادیست .خسته نباشید.
سلام...فرقی نمیکند آبستن ستاره باشی یا هر چیزی ...بهرحال زایشی تولدی در راه است...اینجا چه همه سیب بود آدم یاد بهشت میافتد...آدم... حوا...مرسی از اومدنت...بازم بیا
اینکه انقدر سریع شکار میکنید نشانگر اینه که صیاد ماهری هستید .متشکرم که به من سر زدید.
نظرات شما راهگشای منه .
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
و دیگه اینکه خیلی تنبلی...آپ کن...
بابت لینک مرسی...
و دیگه اینکه چشم
http://sms4u.blogfa.com/معرفتو باید ازسیگاریاد بگیری...با اینکه میدونه وقتی تموم شد زیرپات لهش میکنی ولی بازم تا آخرش به پات میسوزه...